شهیدداودآجورلو
شهیدداودآجورلو-عشق
دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:خاطره از شهید داود آجورلو,شهید داود آجرلودنبال بازی,کیف پول,عشق الهی,زرشکی,,دادش داود,عملیات خیبر ,رومادیه 3,موصل,زیارت,کربلا,شهادت,عشق,قشنگی,مادر,,, :: 14:32 :: نويسنده : مجید و عرفان السلام عليك يا بقيه الله خاطره ای از شهید داود آجورلو سلام بچه ها امروز می خوام یه خاطره از داداش داودم براتون بگم هر موقع که از بیرون می خواست وارد خونه بشه با اینکه کلید در رو داشت معمولاً زنگ می زد ووارد خونه می شد ووقتی که صدای زنگ بصدا در می آمد من وخواهرانم از پنجره نگاه می کردیم و می گفتیم صبر کن ما می آییم در رو باز می کنیم ووقتی که در رو باز می کردیم وداداش وارد خونه می شد می گفت هر کس بتونه تا طبقه سوم منوبگیره این کیف پولم رو بهش می دم ما هم تو حال وهوای بچگی دنبالش می کردیم وبهش نمی رسید یم ودر نهایت اون مارو بغل می کرد و بوسمون می کرد وما هم خودمون رو براش لوس می کردیم حالا وقتی می خوام از پله بالا برم یاد اون خاطره شیرین دنبال بازی می افتم . شادی روح همه شهدا صلوات اللهم عجل لولیک الفرج خدایا در ظهور آقا امام زمان (عج) تعجیل بفرما.آمین شهیدداودآجورلو اللهم عجل لولیک الفرچ بحق زینب سلام الله علیه
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها نويسندگان |
||
![]() |